گزارشی کوتاه از تظاهرات ضدفاشیستی در پاریس
با تعمیق بحرانهای سرمایهداری نولیبرال و جهانیشده، بالاخص بعد از بحران مالی ۲۰۰۸، صدای پای چکمههای فاشیسم بیش از پیش در سرتاسر جهان به گوش میرسد: فاشیسم هم بهمثابه جنبشی اجتماعی و هم بهمثابه جنبشی سیاسی (پارلمانی و فراپارلمانی). در فرانسه به طور خاص، فاشیستها برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده خیز برداشته اند و بهلحاظ اجتماعی اینجا و آنجا به خیابانها میآیند. دو کاندیدای اصلی تا به حال مارین لوپن و اریک زمور اند، که برمبنای نظرسنجیها ظاهراً بخت بالایی در انتخابات پیشرو دارند. دیسکورس و پراتیک فاشیسم همواره استوار بوده است بر تولید یک "دیگری" و فرافکنی همۀ مسائل و تناقضات سیستم سرمایهدارانه بر سر آنان. در زمان هیتلر، این یهودیها بودند که بهعنوان عامل فلاکت جامعه معرفی میشدند و اکنون این مسلمان، مهاجران، پناهندگان و دیگر اقلیتها اند که جایگزین این دیگری شده اند. شرایط شکلگیری فاشیسم به لحاظ تاریخی چیزی نبوده جز شکست انقلابها در بحبوحۀ بحرانهای ساختاری سرمایهداری و سرخوردگی جنبشهای اجتماعیای که سودای تغییر وضع موجود را در سر میپروراندند. از این جهت، پیدایش و گسترش فاشیسم در فرانسه پیوند تنگاتنگی دارد با شکست جنبشهای پیشین که طی سالهای اخیر ظهور و ازسوی دولت سرکوب شدهاند: جنبش شب های بیداری، مبارزات گسترده علیه تغییرات نولیبرالی قانون کار، اعتصابات عمومی علیه اصلاحات بازنشستگی در سال گذشته، و البته سرکوب همهجانبه و تروریسم دولتی علیه جلیقهزردها که برای دو سال آزگار در خیابانها و میادین بودند. تظاهرات دیروز در پاریس و دیگر شهرها علیه فاشیسم در چنین شرایطی سازماندهی شد و مشخصاً اریک زمور، کاندید فاشیست که مدام در رسانههای جریان اصلی حضور دارد، را مورد هدف قرار داد. حدوداً چهار تا شش هزار نفر از گروههای آنتیفا و چپ رادیکال در این تظاهرات شرکت کردند. حضور کوئیر-فمینیستها، بهعنوان یکی از قربانیان اصلی فاشیسم بهعنوان ایدئولوژی و پراتیک مردسالار/هوموفوب، با شعارهای مشخصاً آنتیکاپیتالیستی چشمگیر بود. همچنین، همبستگی با افراد بدون مدرک و پناهندگان نیز در شعارها موج میزد. اهمیت این تظاهرات اما از حدوحدود "همبستگی نمادین" فراتر میرفت، چراکه یکی از مهمترین راهها برای مسدودساختن رشد فاشیسم تسخیر دوبارۀ خیابانهاست. وانگهی، اگر جامعه سکوت کند، فاشیستها از لانههای خود بیرون خزیده و بحرانهای سرمایهداری را با حذف و سرکوب هرچه تمامتر ستمدیدگان و فرودستانِ دیگریشده حلوفصل میکنند. در این راستا، یکی از پارچهنوشته ها در تظاهرات (انقلاب یا بربریت) به درستی به گزارۀ معروف و تاریخی رزا لوکزامبورگ، "سوسیالیسم یا بربریت" اشاره داشت و لحظۀ تصمیمگیری برای انقلاب یا بربریت را به تظاهرکنندگان و جامعه یادآوری میکرد. ماکس هورکهایمر، نظریهپرداز انتقادی، زمانی گفته بود: "آنهایی که دربرابر سرمایهداری سکوت میکنند، باید علیه فاشیسم نیز سکوت اختیار کنند". این گفته بیش از پیش در اکنون تاریخی فعلیت یافته است.
آذر ۱۴۰۰
collective98@riseup.net
@collective98
ReplyForward |
No comments:
Post a Comment